تحلیل محتوای کمی کتب مطالعات‌اجتماعی دوره دوم ابتدایی نظام آموزشی ایران از منظر یادگیری مبتنی برمغز
کد مقاله : 1125-NSC
نویسندگان
مرضیه بیانی *1، زهرا جمالی2
1دانشگاه فرهنگیان پردیس امام خمینی (ره)گرگان
2دانشگاه فرهنگیان پردیس فاطمه الزهرا (س) یزد
چکیده مقاله
مغز انسان جایگاه عالی‌ترین تفکرات بشری است. یکی از مسائلی که پیوند عمیقی با مغز دارد، امر یادگیری می‌باشد. یادگیری مبتنی بر مغز، این حقیقت را می‌پذیرد که دانش‌آموز فعالانه، موقعیت‌های یادگیری خویش را می‌سازد و آشنایی کارگزاران تعلیم و تربیت با کارکرد مغز، به تحقق یادگیری معنادار و دستیابی به سطوح بالای تفکر در دانش‌آموزان می‌انجامد. توجه به یادگیری مبتنی بر مغز، در کتب مطالعات اجتماعی که بر توسعه فرآیندهای شناختی و تقویت قوه‌ی تفکر تاکید دارند؛ امری ضروری می‌باشد. پژوهش حاضر که با هدف تحلیل محتوای کمی کتب مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی از منظر یادگیری مغز محور، انجام گرفته است، با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، پس از تبیین مفاهیم و مولفه‌های یادگیری مبتنی بر مغز، به بررسی میزان توجه کتب مطالعات دوره دوم بر اساس سه مولفه هوشیاری توأم با آرامش، غوطه‌ورسازی هماهنگ در تجارب پیچیده و پردازش فعال اطلاعات پرداخته است. یافته ها حاکی از آن است که در این کتب، به موضوع هوشیاری توام با آرامش که منجر به پرورش هوش هیجانی می‌شود، کمتر از دیگر مولفه‌ها پرداخته شده و مطالعات پایه ی ششم ابتدایی، بیشترین توجه به آموزش مفاهیم از طریق یادگیری مغز محور دارد. به طور کلی، نتایج نشان می‌دهد، در تدوین کتب مطالعات اجتماعی دوره دوم ابتدایی، به مسئله بهره‌گیری فراگیران از مولفه‌های یادگیری مبتنی بر مغز، آنچنان که شایسته می‌باشد، پرداخته نشده است.
کلیدواژه ها
یادگیری مبتنی برمغز، کتب مطالعات، تحلیل محتوای کمی، دوره دوم ابتدایی، نظام‌آموزشی‌ایران
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی